شیخ عارف عطار نیشابوری به این کلام خداوند که می فرماید:
لکلّ امر منهم یومئذ شان یغنیه ( در آن روز هر کس چنان
گرفتار شأن و مقام خویش است که به هیچکس نتواند
پرداخت)
کشتی ای آورد در دریا شکست
تخته ای زان جمله در بالا نشست
گربه و موشی چو بر آن تخته ماند
کارشان با یکدگر نا پخته ماند
نه ز گربه موش را روی گریز
نه به موش آن گربه را چنگال تیز
هر دو شان از هول دریای عجب
در تحیّر باز مانده خشک لب
در قیامت نیز این غوغا بود
یعنی آنجا نه تو و نه ما بود
***
نظرات شما عزیزان: